در حیاط شمالی ، خود مقبره واقع شده است و در طرفین حیاط جنوبی دو نارنجستان است و در هر دو حیاط گلکاری مفصلی بعمل میآید که بر صفا و طراوت آن می افزاید .
از همان زمانی که (( حافظ )) رخ در نقاب خاک کشیده ، آرامگاهش مطاف اهل دل و قبله گاه مردمان صاحب نظر بوده است و از اینرو قبرش از سایر قبور گورستان معروف به (( مصلی )) تمایزی داشته است و بر بالای آن سقفی و سایه بانی ساخته بودند و مردم حقیقت جوی هنگام زیارت آن خاک پاک از دیوانش تفأل میزده اند و از روح پر فتوحش استشاره مینموده اند .
از جمله اشخاص مشهوری که بر سر قبر حافظ حاضر شده و تفأل زده اند : شاه اسمعیل اول صفوی – شاه عباس کبیر – و آزاد خان افغان بوده اند که تفأل آنها و سایر تفألهای دیگر ، خود بحث شیرین جداگانه ای دارد و این را میرساند که آرامگاه او از همان زمان مورد توجه عمومی بوده است .
کریمخان زند در سال ۱۱۸۷ هجری قمری دور محوطه بزرگی که قبر حافظ در آن قرار داشت حصاری کشید و وسط آن را عمارتی ساخت بطوریکه محوطه مزبور به دو قسمت مجزا تقسیم شد . عمارات مزبور از چند اتاق ضربی تشکیل میشد و در وسط ایوانی داشت که به وسیله چهار ستون سنگی یکپارچه نگهداری میگردید و در زیر گوشه غربی این عمارت (( آب انبار )) بینظیری ساخت که از آب (( رکن آباد )) پر میشد .
علاوه بر آن ، سنگ بزرگ و مرمر عالی نیز بر روی مزار او گذاشت که غزل معروف خواجه که بدین مطلع است :
مژده وصل تو کو کز سر و جان برخیزم
طایر قدسم و از کون و مکان برخیزم
با خط نستعلیق درشت بسیار خوب بر آن حک شده و غزل دیگر حافظ که بدین مطلع است :
ایدل غلام شاه جهان باش و شاه باش
پیوسته در حمایت لطف الله باش
بر اطراف آن نوشته شده است و در چهار گوشه آن چهار مصراع زیر که ضمناً ماده تاریخ وفات حافظ است نیز نقر گردیده است :
در دو گوشهٔ بالائی :
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
و در گوشه پائینی :
چراغ اهل معنی خواجه حافظ
بجو تاریخش از خاک مصلی
و این سنگ عالی خوشبختانه هنوز سالم و بر روی مزار او قرار دارد .
در سال ۱۲۷۳ هجری قمری طهماسب میرزا (( مؤیدالدوله )) حکمران فارس آرامگاه حافظ را تعمیر و مرمت کرده است .
در سال ۱۲۹۵ هجری قمری مرحوم فرهاد میرزا (( معتمدالدوله )) فرمانفرمای فارس محجری چوبی دور قبر خواجه نصب کرد.
در سال ۱۳۱۷ هجری قمری یک نفر زردشتی بنام (( اردشیر )) که ساکن یزد بوده تفألی بدیوان خواجه میزند و این ابیات می آید :
ای صبا یا ساکنان شهر یزد از ما بگوی
کای سر حق ناشناسان گوی میدان شما
گرچه دوریم از بساط قرب ، همت دور نیست
بنده شاه شمائیم و ثنا خوان شما
اردشیر از این ابیات متأثر شده به شیراز می آید و آرامگاه حافظ را تعمیر میکند و محجری بر بالای آن میسازد ولی بعد از مدتی مرحوم سید علی اکبر فال اسیری که یکی از علمای شیراز بوده ببهانه اینکه (( یکنفر گبر )) قبر خواجه را ساخته است محجر مزبور را خراب میکند .
در سال ۱۳۱۹ هجری قمری شاهزاده ملک منصور ملقب به شعاع السلطنه والی فارس گردیده و به دستور او مهندس (( مزین الدوله )) محجری آهنین بر روی مزار حافظ ساخت و کتیبه زیر را بر بالای آن نگاشت :
بعهد خسرو عادل مظفرالدین شاه
بامر زاده آزاده اش ملک منصور
خرد پژوه مهندس مزین الدوله
بر بخت طرح و بداد این اساس را دستور
بد از هزار و سه صد و نوزده فزور کآورد
(( شعاع سلطنه )) این طرفه بقعه را بظهور
و هم او دستور داد که طرفین ایوان کریمخانی را به یکی از غزلهای حافظ مزین سازند و لذا (( عبدالصمد )) معروف به (( لَله باشی ظل السلطان )) که شخص با ذوقی بوده غزلی را که بدین مطلع است :
روضه خلد برین خلوت درویشان است
مایه محتشمی خدمت درویشان است
مطابق خط «میر عماد» از کاغذ بریده و بر روی تخته های مربع مستطیل نصب و طرفین ( شرقی و غربی ) ایوان قرار دادند و آخر آنهم این بیت اضافه کرد :
داد فرمان چو بر این خط ، لَله باشی ز هنر
خوش بمقراض ورا نقل نمود از خط میر
در سال ۱۳۱۰ شمسی مرحوم (( دبیر اعظم بهرامی )) استاندار فارس شد و نظر بعلاقه ایکه بحافظ داشت میخواست آرامگاه مجللی را برای حافظ بسازد لذا سر در بزرگی از سنگ در دیوار جنوبی حیاط جنوبی آن ساخت و نارنجستان آنرا سر و صورتی داد ولی طولی نکشید که به تهران احضار شد و نقشه او متوقف ماند . مرحوم بهرامی روزی که میخواست تعمیرات حافظیه را آغاز کند ، جشنی بر سر تربت حافظ ترتیب داد که در آن عده زیادی از دانشمندان و شعراءِ و بزرگان و محترمین شیراز حضور داشتند و در آن مجلس خطابه غرائی را که خود نوشته بود قرائت کرد .
در سال ۱۳۱۴ شمسی که وزارت فرهنگ را جناب آقای علی اصغر حکمت عهده دار بود و ریاست فرهنگ فارس به عهده مرحوم (( سرهنگ علی ریاضی )) بود ( بعد ها به رتبه سرتیپی و سرلشکری نائل شد ) مرمت و ساختمان آرامگاه فعلی حافظ تحت نظر آقای علی سامی رئیس سابق بنگاه علمی تخت جمشید و اداره باستانشناسی فارس شروع و در سال ۱۳۱۶ شمسی پایان یافت .
طرح نقشه آرامگاه فعلی به وسیله مدیر کل باستانشناسی وقت ریخته شده بود .
در این تعمیرات ساختمان قدیمی کریمخان زند بصورت تالاری که ۵۶ متر طول دارد و به وسیله ۲۰ ستون سنگی بلند نگهداشته میشود ، درآمد ( چهار ستون کریمخانی در میان این ستونها واقع گردیده است ) که محوطه حافظیه را به دو قسمت مجزا – شمالی و جنوبی تقسیم گردید .
اینک به شرح هر یک از آندو میپردازیم :
اول قسمت شمالی – این قسمت دارای درختهای نارنج و دو حوض مربع مستطیل است . قبر خواجه در وسط این قسمت قرار دارد که قریب یک متر از زمین بلندتر است و گنبد کاشی کاری شده آن که روپوش مسی دارد ، بوسیله هشت ستون سنگی که قریب ده متر ارتفاع دارد ، نگهداشته میشود .
در زیر گنبد غزل خواجه حافظ را که بدین مطلع است ، بر روی کاشی نوشته اند :
حجاب چهره جان میشود غبار تنم
خوشا دمی که از این چهره پرده بر فکنم
در اطراف این قسمت غزلهائی از حافظ بدین ترتیب بر روی کاشی نوشته شده است :
بر روی دیوار شمالی غزل بدین مطلع میباشد :
سحرم هاتف میخانه بدولت خواهی
باز آی که گفت دیرینهٔ این در گاهی
بر روی دیوار غربی غزل بدین مطلع است:
بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است
بیار باده که بنیاد عمر بر باد است
بر روی دیوار جنوبی ( در پیشانی تالار وسطی ) غزل بدین مطلع است :
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نه ای دلربا ، سخن اینجاست
بر روی دیوار شرقی غزل بدین مطلع می باشد :
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
در بالای بدنه مشرق و مغرب داخل تالار بزرگ وسط ، غزل بمطلع :
روضه خلد برین خلوت درویشان است
مایهٔ محتشمی خدمت درویشان است
به خط مرحوم (( علی معارفی )) با خط نستعلیق بر روی سنگ مرمر نوشته شده است:
دوم قسمت جنوبی - حیاط جنوبی آرامگاه دارای دو باغچه زیباست که دور آنها گل کاری و چمن کاری است و و سطح آنها دو حوض مربع مستطیل بزرگ است و طرفین حیاط دو نارنجستان خرم و مفصل است.
در پیشانی تالار وسط که رو به قبله است غزل بدین مطلع نوشته شده است :
گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس
زین چمن سایه آن سرو روان ما را بس
در جنوب این قسمت خیابان خرابات ( گلستان ) واقع است که امتداد آن به خیابان بوستان و آرامگاه شیخ اجل سعدی منتهی می شود.
در جوار مزار حافظ عده زیادی از دانشمندان و شعرا و علما مدفونند که مهمترین ایشان که سنگ مزار آن ها هم اکنون باقی است عبارتند از:
یک - شیخ محمد اهلی - متوفی به سال ۹۴۲ هجری قمری و صاحب کتاب معروف « سحر حلال ». گویند هنگام نزع وصیت کرده است که او را پهلوی قبر حافظ دفع کنند و این شعر را هم سروده است:
خاکم بروز واقعه پهلوی او کنید
او قبله من است، رخم سوی او کنید
چون متولی حافظیه اجازه نمی داد که او را پهلوی قبر حافظ دفن کنند از دیوان خواجه تفعل میزنند و این شعر می آید:
رواق منظر چشم من آشیانه تست
کرم نما و فرود آ که خانه خانهٔ توست
از این رو او را در شمال قبر حافظ توری دفع می کنند که قبر حافظ قبله آن باشد تا صورتش به سوی حافظ قرار گیرد.
کتیبه سنگ قبر او که هم اکنون باقی است چنین است :
هو الباقی و کل شیئ هالک الاالله . به قدس سرهه رحمت ) است و آنرا بنامهای » ( تنگ الله اکبر ) است و آنرا بنامهای هر غم آمیخت ، دریغ
از ویرانی برج و باروی شیراز متأثر گرد
دوش از غم عمر رفته در منزل خویش
در فکر فرو شدم دمی با دل خویش
از حاصل عمر در کفم هیچ نبود
شرمنده شدم ز عمر بی حاصل خویش
فی تاریخه رحمة الله
درمیان فضلاء و شعراء پیر با صدق و صفا بود اهلی
رفت با مهر علی از عالم پیرو آل عبا بود اهلی
سال فوتش ز خرد جستم گفت (( پادشاه شعرا بود اهلی ))
شیخ محمد اهلی شیرازی طاب ثراه به عمر هشتاد و چهار وفات نمود در سنه ۹۴۲ .
دو- میرزا نصیر ملقب به فرصت الدوله – (۱۲۷۱– ۱۳۳۹ه.ق) صاحب کتاب آثار عجم و منطق و عروض و چند کتاب دیگر . کتیبه سنگ قبر او که پهلوی سنگ قبر اهلی است چنین است:
قال رسول الله محمدالمصطفی صلی الله علیه و آله ، من کتاب بسمه الله الرحمن الرحیم بحسن الخط وجبت له الجنة ( کتاب فی حیاتی ۱۳۳۸ )
ای جلوه جمال تو برتر ز هر سنا
عجز از ثنای ذات تو بهتر ز هر ثنا
اشراق نور و جهک فی کل وجه
من ضوئه قداقتبس الشمس فی الضحی
ما را به پیشگاه حضور تو راه نیست
الا بیمن همت خاصان رهنما
سر خیل رهنمایان باشد شه رسل
فرمانده قضا و قدر ختم انبیا
فخر الوری محمدن المصطفی الذی
با لوحی کان منطقه لاعن الهوی
عقل نخست ، احمد مرسل که شرع او
شد راست از حسام کج شاه اولیا
صهر نبی ، علی ولی ، رهبر امم
زوج بتول ، باب وصول ، آیت هدی
یارب به احمد و علی و اهل بیت او
بگذر ز فرصت آنچه از او دیده ای خطا
الحکیم البارع صاحب التصانیف و المآثر النافع محمد نصیرالحسینی فرصت الدوله ولد شهر رمضان ۱۲۷۱ و قد رقدفی هذا المرقد دهم شهر صفر سنه ۱۳۳۹ .
فرصت الدوله نصیرالدین ، فرصت
رفت و شد از رفتنش علم و ادب گم
سال تاریخش شعاع الملک گفتا
آه از فرصت ، نصیرالدین سیم
سه – قاسم خان والی – محمد قاسم خان والی فارس که مردی نیکوکار بوده است در سال ۱۲۸۹ هجری قمری در شیراز وفات یافت و در عمارت شمالی حافظیه ( که گویا از ساختمان های کریمخانی است ) و اکنون محل کتابخانه حافظیه است ، مدفون گردید .
در چهار زاویه آرامگاه او چهار کتیبه که ماده تاریخ فوت او بود ، روی کاشی نگاشته شده بود که در تعمیرات اخیر روی آنها را گچ کاری کرده اند – یکی از آن ماده تاریخ ها را در زیر نقل مینماید :
ای دریغا ساخت گیتی منکسف در زیر خاک
آفتاب برج دولت ، گوهر دریای نور
میر تا تدبیر (( قاسمخان والی )) شد بخلد
با مسیحا بر فلک شد با کلیم الله بطور
در جوار حافظ شیراز قطب العارفین
داد خیر الحافظینش جا درین خیرالقبور
بر سرش استاد معماران ابوطالب نمود
طرفه ایوانی بنا کزوی جنان دارد قصور
از پی تاریخ این ایوان (( نقیب الملک )) گفت
(( باشد این ایوان زوالی سالها دارالسرور ))
۱۲۸۹
چهار – حجه الاسلام آقا سید علی مجتهد کازرونی – که از علمای بزرگ و جکماءِ و عرفای مشهور قرن اخیر است و در شعر (( رحمت )) تخلص میکرده و در سال ۱۳۴۲ هـ .ق وفات یافته است و در شمال حافظیه ( نزدیک مقبره قاسم خان والی ) مدفون گردیده .
کتیبه سنگ قبر او چنین است :
کل من علیها فان . آرامگاه جنت مکان اعلم العلماءِ العالمین و افقه الفقهاءِ الراشدین – حاوی الفروع و الاصول . جامع المعقول والمنقول – فرید الدهروحیدالعصر منظور صاحبان نظر و مقصود ارباب ذوق و هنر آقا سید علی مجتهد کازرونی الاصل و شیرازی المسکن طاب الله ثراه فی شهر رجب المرجب یکهزار و سیصد و چهل و دو قمری ۱۳۴۲ .
پنج – آقا محمد هاشم ذهبی – که از بزرگان عرفای سلسله ذهبیه است و نزدیک قبر حافظ مدفون است و هم اکنون سنگ آن باقی است و کتیبه آن چنین است :
قدانتقل من دارالفانی الی دارالباقی قطب العارفین آقا محمد هاشم الذهبی الشیرازی الملقب بالدرویش قدس سره فی سنته الف و مائته و تسعین و تسع من الهجره ( ۱۱۹۹ ) و هوفی وقت الرحلته مترنم بهذه البیات :
بجانان رها کردیم و رفتیم
که کرده است آنچه ما کردیم و رفتیم ؟
ز خود امید کلی بر گرفتیم
توکل بر خدا کردیم و رفتیم
چو دنبا جایگاه خود ندیدیم
شبی ناگه هوی کردیم و رفتیم
دریغا صحبت یاران همدم
بناگاهی رها کردیم و رفتیم
گلستان بود روی دوست ما را
گرفتار بلا کردیم و رفتیم
مرا از عشق تو پیراهنی بود
ز جور دل قبا کردیم و رفتیم
خیالت را به پیش (( هاشم )) زار
دلیل و رهنما کردیم و رفتیم
شش – سالار جنگ – شاعر قرن اخیر ایران مرحوم (( سالار جنگ )) در یکی از اتاقهای غربی صحن شمالی حافظیه مدفون است و کتیبه قبر او چنین است :
کل شیئ هالک وانت الباقی
و سپس ماده تاریخ وفات او را که دانشمند محترم آقای حاج صدرالدین محلاتی سروده نقر شده که چند بیت آن نقل می شود :
بیکران دریای وحشت زای طوفان خیزدهر
کاندر امواجش نهان باشد اجل همچون نهنگ
کشتی عمر کسی را لحظه ای مهلت نداد
تا بیاساید ، کن در ساحل دریا درنگ
ناصر سالار ، سالار سخن ، بحر ادب
پاکبازی ، راستگوئی خالی از هر عیب و رنگ
شاعری تاریخ دان و جنگجوئی بس سترگ
همچو موم اندر کف او خامه و تیغ و تفنگ
طایر روحش بسوی روضه رضوان پرید
تا بدید این روضه دنیا نزد او گردید تنگ
سال تاریخ وفاتش را بپرسیدم ز غیب
تا ضمیر من از آن آگاه گردد بیدرنگ
هاتفی سر کرد از جنت بجمع و گفت مرد
(( صاحب سیف و قلم کان هنر سالار جنگ ))
۱۳۲۵
آرامگاه شاعر بزرگ فارس ناصرالدین سالار جنگ روز ۱۶ آبان ۱۳۲۵ در سن ۶۳ سالگی بدرود حیات گفت .
هفت – حجت الاسلام مرحوم حاج شیخ مهدی کجروی متوفی بسال ۱۲۹۳ هـ.ق که از مجتهدین برجسته و علمای معروف شیراز بوده است و اکنون قبر او بر روی صفه جلو کتابخانه باقی است .
هشت – میرزا نظام الدین دستغیب متوفی بسال ۱۰۳۰ هـ.ق
میرزا نظام الدین دستغیب در روز یکشنبه ۲۵ شهر ذی الحجه سال ۱۰۲۹ هجری وفات یافت و ابو محمد دستغیب پسر عمویش این رباعی را که ماده تاریخ او هم هست گفت که بر روی مزارش نوشته شد :
ای بوده به زندگی پناه شعرا خاک تو شدست قبله گاه شعرا
پرسیدم از ارباب خرد تاریخش گفتند : نماند پادشاه شعرا
و این رباعی را هم در مرگ او سروده است :
میرزای جهان چون علم کلک افراخت
از هر لفضی هزار معنی پرداخت
در سی و دو سالگی جهانرا بگرفت
از نظم چو آب و خاک را منزل ساخت
و گویند که چون خواستند مرقدش را در قبله مرقد حافظ حفر کنند و بدیوان حافظ تفألی زدند این بیت آمد :
جان بشکرانه کنم صرف که آن در یتیم
صدف دیده حافظ شده آرامگهش
و لذا او را نزدیک قبر حافظ دفن کردند .
نه – میرزا عبدالنیا یکی از اقطاب سلسله ذهبیه متوفی بسال ۱۲۳۱ هـ.ق
ده – ملا علی سمنانی از عرفای مشهور
یازده – حجت الاسلام مرحوم سید حاج محمد علی مجتهد کازرونی از علمای مشهور که در سال ۱۳۳۳ وفات یافته است و قبر او در جلو کتابخانه باقی است .
در زمین پشت دیوار غربی حیاط شمالی حافظیه که به مقبره دانشمندان اختصاص یافته اشخاص زیر مدفونند .
۱– حجت الاسلام مرحوم شیخ محمد باقر اصطهباناتی معروف به ( شهید رابع ) که در سال ۱۲۸۵ شمسی بدست مستبدین شهید گردید .
۲– مرحوم شیخ محمد تقی روانشاد معروف به « فیلسوف » که از علماءِ و معلمین برجسته زمان خود بود و در سال ۱۳۳۳ شمسی فوت گردید و در کنار قبر پدرش ، شهید رابع ، مدفون گردید .
۳– مرحوم دکتر لطفعلی صورتگر شاعر معروف معاصر که در سوم مهر ماه سال ۱۳۴۸ شمسی به رحمت ایزدی پیوست و جنازه او را از تهران به شیراز آورده دفن کردند.
۴– مرحوم شیخ عبدالجبار از مجتهدین معروف شیراز که در سال ۱۳۱۹ هـ.ق وفات یافته است .
۵– مرحوم محمد کاظمی شیرازی فرزند حجت الاسلام شیخ محمد کاظم شیرازی ، مرجع تقلید شیعیان که در سال ۱۳۵۳ شمسی وفات یافته است .
در بیرون محوطه حافظیه نیز قبرستانهائی است مخصوص خانواده ها که در آنها نیز چند نفر از شعراءِ و دانشمندان مدفونند که مشهور ترین آنها عبارت اند از :
۱– حسن آزاد معدلی شاعر معاصر که در سال ۱۳۴۳ شمسی فوت شده و در قبرستان خانواده معدل ( در مشرق حیاط شمالی حافظیه ) مدفون است .
۲– مرحوم علی روحانی ( فرزند زاده وصال شیرازی ) شاعر معروف قرن اخیرکه در سال ۱۳۳۳ وفات یافته و در قبرستان (( فال اسیری )) مدفون است .
سایر مشاهیر شهر شیراز :
سعدی
خواجوی کرمانی
سیبویه
شاهزاده منصور
شیخ روزبهان
شیخ محمد لاهیجی
شیخ کبیر